loading...
عاشق تنها

سامان شنبه زهي بازدید : 26 جمعه 30 تیر 1391 نظرات (0)

پیر شده ام

پا به پای دردهایی که

قد کشیده اندو

بزرگ شده اند!

میترسم!

میترسم دیگر

دستم به قلم نرود!

فکرش را بکن

تمام میشوم شبی!

یک روز می آیی و میبینی

نه من هستم

نه این کلمات!

آری

دارم خشک میشوم!

پا به پای

گلدانهایی که ...


این روزها میگذرند

اما

من از این روزها نمیگذرم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
انسان هنوز نیاموخته که زیبایی های تنهایی را در یابد او همیشه آواره ی جستن نوعی پیوند است میخواهد با کسی باشد-با یک دوست و با یکی و کسی... اما نیاز اساسی آن است که به گونه ای فراموش کنی که تنهایی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 47
  • بازدید کلی : 836
  • کدهای اختصاصی

    كد موسيقي براي وبلاگ